چند وقت پیش که به دفتر جدید جا به جا شدیم، برای اولین بار به یکی از چندین سوپرمارکت نزدیک دفتر رفتم. اقلام مورد نیاز را برداشتم و برای پرداخت هزینه به فروشنده مراجعه کردم. فروشنده که مردی خوشبرخورد بود با لبخندی پرسید “آقای برقی، شما اهل کجا هستید؟”.
یکی دو ثانیه طول کشید تا بر تعجبم غلبه کردم و متوجه شدم اسمم را از روی کارت عابر بانکی که در دست داشت، خوانده است. برای این که ببینم به عنوان یک #فروشنده_کاربلد چگونه رابطه میگیرد، با علاقمندی پاسخ دادم: “چطور؟”
جواب داد: “من یک دوستی با این فامیلی داشتم که اهل آذربایجان بود. خواستم ببینم با آنها نسبتی دارید؟ و…”. در ادامه گفت: “تا حالا شما را زیارت نکرده بودم، تازه به این منطقه آمدهاید؟ ساکن هستید یا دفتر دارید؟”
بعد که کمی از کسب و کار ما پرسید، گفت: “من خیلی از صحبت با شما خوشحال شدم ولی میدونم که مشغله کاری زیادی دارید. این کارت من خدمت شما، هر وقت چیزی لازم داشتید، تماس بگیرید تا بچهها را بفرستم، برایتان بیاورند دفتر”. این فروشنده به همین سادگی توانست با ایجاد یک ارتباط موثر، 100% سهم خرید یک مراجعه کننده در دفعه اول را به خود اختصاص بدهد.
?
نوشته: مجید برقی
گروه مدیریت ارتباط با مشتری