وبلاگ
ماجرای میمونهای دم کوتاه و وفادارسازی مشتریان
نوشتهای درباره هجوم میمونهای دمکوتاه به مزرعه ذرت میخواندم که تامل در آن، میتواند نکات ارزشمندی در زمینه وفادارسازی مشتریان برای ما به ارمغان بیاورد:
ماجرا از این قرار است که وقتی میمون دمکوتاه به یک مزرعه هجوم میبرد، یک ساقه ذرت میکند و زیر بغلش میگیرد. موقعی که ساقه دوم را میکند و میخواهد زیر بغلش بگذارد، ساقه ذرت اول میافتد. میمون دمکوتاه اینقدر این عمل را تکرار میکند که باعث آسیبرساندن به دهها ساقه ذرت میشود و نهایتاً مزرعه را با یک ذرت ترک میکند.
اگر امروز نگاهی به حال و روز نه چندان تعریفیِ کسب و کارها بیاندازیم، به وضوح مشاهده میکنیم که بسیاری از ما مدیران، بیشتر از این که بر روی حفظ و وفادارسازی مشتریان فعلی تمرکز کنیم، تلاش خود را برای جذب مشتریان جدید به کار میگیریم.
پرمخاطب بودن آموزشهایی نظیر مهارتهای فروش، تکنیکهای مذاکره، زبان بدن، دیجیتال مارکتینگ و… نشاندهنده تمرکز کسبوکارها بر روی جذب مشتری جدید است، غافل از این که گاهی اوقات مشتریان جذب شده را به امید یافتن یک مشتری جدید، به امان خدا رها میکنیم.
مشتریانِ کسبوکار ما، ساقه ذرت نیستند که هر موقع بخواهیم، آنها را بکاریم. بقای کسبوکار ما به وفادارسازی این مشتریان وابسته است. بهکارگیری یک سیستم حرفهای در مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM)، تأثیر مستقیمی بر روی افزایش وفاداری آنان خواهد گذاشت.
نوشته: مجید برقی
گروه مدیریت ارتباط با مشتری