moghaddam

صفحه اصلی/مهسا سلطانی مقدم

About مهسا سلطانی مقدم

این نویسنده هنوز جزئیاتی وارد نکرده است.
So far مهسا سلطانی مقدم has created 6 blog entries.

فرصت‌ها و برنامه‌های وفاداری در سال 2022

مبنای برنامه‌های وفادارسازی بر این است که به مشتریانی که تعامل خود را با برند تکرار می‌کنند پاداش دهد. در واقع یکی از استراتژی‌های حفظ مشتری است که مشتری را تشویق می‌کند تا به جای خرید از سایر برندها از شما خرید کند و به شکل‌های مختلف تعامل داشته باشد.  اطلاعات زیر، گزارشی از روندهای برنامه‌های وفاداری 2022 است که باعث می‌شود درک بهتری از موارد زیر پیدا کنیم:

  1. نقاط درد و قابل بهبود برنامه‌های وفاداری
  2. تجربیات برنامه‌های وفادارسازی
  3. سرمایه‌گذاری در برنامه‌های وفادارسازی
  4. سرمایه‌گذاری تکنولوژیک سال 2022 با تمرکز بر وفادارسازی
    باشگاه مشتریان

چرا این گزارش ارزشمند است؟

نخست اینکه برای جمع‌بندی این گزارش بیش از 100 برنامه وفادارسازی در 5 منطقه مختلف جهان (آمریکای شمالی، اروپا، خاورمیانه، آفریقا و آسیا) با بیش از 123 میلیون مصرف کننده، مورد تحلیل قرار گرفتند و این گستردگی  پراکندگی، اطلاعات را قابل استناد می‌کند.

دوم آنکه بیش از 18 صنعت در این گزارش مورد بررسی قرار گرفتند؛  از جمله صنایع غذایی، ارتباطات، خرده فروشی، رسانه، مالی، نفت و گاز، املاک و مستغلات و سرگرمی.

بررسی‌ها نشان داد برندها در برنامه‌‌های وفاداری با 3 نقطه درد مواجه هستند:
1. نرخ پایین تعامل با اعضا
2. رشد پایین جذب عضو
3. گزینه‌های کمِ برای تبدیل و بازخرید امتیازات

ابتدا موضوع زمان هست؛ اینکه 55 درصد از مجریان برنامه‌های وفادارسازی فکر می‌کنند مدت زمان دستیابی مشتریان به جوایز، طولانی است.

به موضوع مشارکت در استفاده از خدمات و محصولات نیز در این گزارش پرداخته شده است؛ اینکه موضوع مشارکت، توسط 10 درصد برنامه‌های وفادارسازی دنبال شده است با این حال، هدف‌گذاری برای توسعه مشارکت تا حدود 60 درصد در سال 2022 افزایش یافته است. این 60 درصد اعلام کرده‌اند که اصلی‌ترین سرمایه‌گذاری سال 2022، توسعه مشارکت‌ها در برنامه وفادارسازی خواهد بود. فقط 29 درصد برندها، خدمات و محصولات شرکا را بعنوان پاداش پیشنهاد می‌دادند.

کسب امتیاز در برنامه های وفاداری بررسی شده از چه طریقی بوده است؟ (به ترتیب )

دریافت امتیاز و بازخرید(تبدیل) آن‌ها: یکپارچه‌سازی امتیازات، سطح‌بندی و پاداش‌های تعاملی میزان کلی تعامل مشتریان را در طرح های وفادارسازی افزایش می‌دهد.

71 درصد برنامه‌های وفادارسازی از یک روش مبتنی بر امتیاز (Point-based) استفاده می‌کنند.

پیشنهادات باشگاه های مشتریان در تبدیل (بازخرید) امتیازات:طراحی باشگاه مشتریان

21 درصد پیشنهاد مالکیت کالا و خدمت می‌دهند

13 درصد پیشنهاد خرید با استفاده امتیازات را می‌دهند

12 درصد کارت هدیه پیشنهاد می‌دهند

12 درصد تخفیف پیشنهاد می‌دهند

9 درصد محصولات و خدمات شرکا را پیشنهاد می‌دهند

8 درصد پرداخت وجه نقد را پیشنهاد می‌دهند

7 درصد پیشنهاد مبتنی بر تجارب را می‌دهند

7 درصد کمک به خیریه را پیشنهاد می‌دهند

1 درصد سهام را پیشنهاد می‌دهند

1 درصد محصولات و خدمات شخص سوم را پیشنهاد می‌‌دهند

همه برنامه‌های وفادارسازی که اعضای فعال با تعامل بالایی دارند، بیش از 5 گزینه بازخرید امتیاز به آنها پیشنهاد می‌دهند.


در آینده وفادارسازی:
زیرساخت، تعامل و سنجش اولویت خواهند بود.

سه آمار را در این زمینه با هم مرور کنیم:

87 درصد مجریان برناممه‌های وفادارسازی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت را برای برنامه وفادارسازی سال 2022 را مهم می‌دانند.

69 درصد برنامه‌های وفادارسازی که نرخ جذب اعضای فعال بالایی دارند اعلام کردند که به عنوان یک از اصلی‌ترین سرمایه‌گذاری‌های وفاداری خود می‌خواهند در سیستم سنجش و گزارش‌گیری بهتر، سرمایه‌گذاری کنند.

75 درصد برندهایی که اعضایشان تعامل بالایی داشتند “شخصی‌سازی”، “اتوماسیون” و “تجربه موبایل‌محور” را برای سرمایه‌گذاری حوزه وفاداری در سال 2022 انتخاب می‌کنند.

یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های برندهای موفق، تکنولوژی های نوظهور است. تکنولوژی‌های نوظهور مانند فناوری بلاک‌چین در زیر ساخت‌های وفاداری، NFT، AI و یادگیری ماشین.

5 مساله اصلی که مجریان برنامه وفادارسازی یا مدیران باشگاه مشتریان با آن مواجه‌اند:

71 درصد تعامل کم اعضا

71 درصد رشد کم جذب عضو

54 درصد ، مشارکت پایین در تبدیل (بازخرید) امتیازات

46 درصد هزینه‌های بالای مشارکت

33 درصد عدم مدیریت امتیازات بالا

آمار نشان می‌دهد 65 درصد برنامه های وفاداری که مشتری شان کم هزینه می‌کنند، گزینه‌های تبدیل (خرج) امتیاز کمتری هم دارند؛ مساله مهم‌تر این است که 81 درصد این برنامه، امکان تبدیل امتیازات را ندارند.

.نتیجه اینکه: بررسی روندهای گذشته نشان می‌دهد افزودن گزینه‌های تبدیل امتیاز باعث می‌شود مشتریان تعامل بیشتری داشته باشند و بیشتر هم هزینه کنند.

برنامه‌های موفق رشد تعداد عضو و تعامل و مشارکتشان را در  اولویت می‌گذارند.

برنامه‌هایی که تعامل بالای مشتری دارند بر چه تمرکز کرده‌اند؟
87 درصد این برنامه ها، تعامل اعضا را افزایش میدهند

52 درصد رشد جذب عضو را افزایش می‌دهند
42 درصد ترک عضو را کاهش می‌دهند

استفاده از امتیازات وفاداری برای تاثیر بر جذب و مشارکت اعضا: اعضای  شما می‌خواهند با برنامه وفاداری شما تعامل داشته باشند اما همانطور که قبلا متوجه شدیم مساله این است که باید انگیزه درستی ایجاد شود.

برنامه‌های وفاداری موفق چه می‌کنند و ما از آنها چه چیزی می‌توانیم بیاموزیم؟

برنامه های وفاداری که جذب بالای اعضا را دارند، اعضای آنها میزان بیشتری برای محصولات و خدمات هزینه می‌کنند. این برندها امکان تبدیل امتیازات را بوجود می آورند و اهداف 2022 خود را بر افزایش جذب و تعامل مشتری متمرکز کرده اند.

امتیازات ویژه و سیستم سطح بندی:
فقط 39 درصد برنامه‌های وفادارسازی سیستم سطح بندی دارند.

امتیازات ویژه و سیستم سطح‌بندی به برنامه وفاداری این فرصت را می‌دهد که یک تجربه خاص ایجاد کند. تجربه‌ای که علاوه بر ساده‌سازی مسایل مادی، به مشتریان یک ارزشمندی عاطفی می‌دهد و احساس آنها را در نظر می‎‌گیرد.

با نگاه به داده‌ها و آمار موجود می‌بینیم که ارزش اعطای امتیازات ویژه کاملا شفاف است. داده‌ها ارزش امتیازات منحصر به فرد را به صورت شفاف مشخص می‌کنند. این داده‌ها نشان می‌دهد که 50 درصد برنامه‌های وفادارسازی، جوایز را به شکل تجربه‌محور برنامه‌ریزی می‌کنند، یعنی به جای کالا، یک تجربه را برای مشتریان رقم می‌زنند. برندهای مختلف از این برنامه‌ها برای افزایش تعامل و افزایش جذب اعضا استفاده می‌کنند. اینجا این سوال به وجود می‌آید که: “برندها دقیقا چه چیزی از سیستم‌های سطح‌بندی شان به دست می‌آورند و این سیستم‌ها چقدر موثر است؟ ”

سیستم های سطح‌بندی

برنامه‌های وفاداری سطح‌بندی علاوه بر افزایش رضایتمندی مشتری و حفظ تعامل، منافع متنوع دیگری نیز ایجاد می‌کنند: آن‌ها کسب امتیاز بالاتر توسط اعضا را تشویق می‌کنند، چون اعضا برای این که به سطح بعدی بروند و ارزش‌های بیشتری بگیرند، نیاز دارند امتیازات وفاداری بیشتری کسب کنند. در برندهایی که سیستم‌ها را ترکیب و یکپارچه می‌کنند 2.5 برابر نرخ کسب امتیاز بالاتری مشاهده می‌شود.

سراغ امتیازهای ویژه برویم: بسیاری از برنامه‌های وفادارسازی، از “امتیاز ویژه” استفاده می‌کنند. 33 درصد از برنامه‌های وفادارسازی از امتیاز ویژه  مانند “امتیاز شگفتانه” یا امتیاز عضویت” استفاده می‌کنند و در نتیجه مشتریان، 22 درصد بیشتر هزینه می‌کنند.

برنامه‌های وفاداری که با سایر برندها مشارکت می‌کنند مشتریان‌شان هزینه‌های بیشتری پرداخت می‎‌کنند و تعداد اعضا با نرخ بالاتری افزایش می‌یابد. برنامه‌هایی که با سایر برندها مشارکت ندارند ایزوله هستند و برنامه‌های وفاداری ایزوله یک چالش مهم دارند.

tiering

53 درصد برندها هیچ راهی برای استفاده از خدمات و محصولات شرکا، پیشنهاد نمی‌دهند.

71 درصد از برندها، محصولات یا خدمات شرکا را بعنوان گزینه‌های تبدیل امتیاز پیشنهاد نمی‌دهند.

در این برندها همچنین مشتری 63 درصد کمتر از برندهایی که محصولات شرکا را پیشنهاد می دهند، هزینه می‌کنند.

به طور کلی، استفاده از تبدیل امتیازات در کنار گزینه‌های کسب امتیاز و جایزه مبتنی بر مشارکت، در جهت هزینه کردن بیشتر مشتری  و تعامل بیشتر موثر است. به علاوه، یک اهرم در افزایش جذب مشتری فراهم می‌کند زیرا می‌تواند بعنوان یک نقطه فروش استفاده شود.

برندهایی که تعامل بالایی با مشتری دارند برای برنامه وفاداری خود از ایجاد تجربه استفاده می‌کنند.


روندهای در حال ظهور وفاداری

از 13 برنامه مختلف سرمایه‌گذاری در زمینه وفاداری، برندهایی که تعامل فعال بیشتر با مشتری دارند بیشتر بر تداوم این سرمایه‌گذاری‌ها تمرکز دارند. زمانی که به سرمایه‌گذاری در زمینه “تجربه اعضا” اشاره می‌شود، در واقع این نوعی سرمایه‌گذاری است که اصطکاک‌های محتمل یک برنامه وفاداری را کاهش دهند و بنابراین کیفیت “زندگی” / تجربه مشتری را افزایش می‌دهد.

75 درصد از برندهایی که تعامل بالایی با اعضا داشتند بعنوان اصلی‌ترین اولویت برنامه وفاداری بر “شخصی سازی”، “اتوماسیون”، و تجربه موبایل” تمرکز می‌کنند.

سال 2022 سال ظهور فناوری‌ها در حوزه وفاداری است.

گرچه متاورس یک موضوع داغ در 2021 بود، 0 % مدیران وفادارسازی “واقعیت مجازی” را به عنوان یکی از سرمایه‌گذاری های سال 2022 انتخاب کردند. از سوی دیگر، nft  و بلاک چین توسط 55 درصد مدیران وفادارسازی دنبال شدند.

بلاک چین و NFT

تکنولوژی بلاک چین در طی سال‌های اخیر به سرعت توسعه یافته است، برندهایی که در حال حاضر یک زیرساخت وفادارسازی مبتنی بر بلاک چین را اجرا می‌کنند، مشتریان‌شان 37 درصد تمایل بیشتر به هزینه کردن دارند.
پیشرفت فناورانه دیگر که در صحنه وفادارسازی نقش آفرینی می‌کند، NFT بعنوان پاداش است. 22 درصد از مدیران اجرایی به این فناوری بعنوان یکی از اصلی‌ترین گزینه‌های سرمایه تکنولوژی خود امتیاز داده‌اند.

نتیجه گیری:
اکثر برندها در بلاک چین و NFT برای سال 2022 و بعد از آن سرمایه گذاری می‌کنند.

By |۱۴۰۱/۷/۱۳ ،۱۷:۱۷:۵۵ +۰۰:۰۰۱۳ مهر ۱۴۰۱|Categories: مقاله‌ها, وبلاگ|بدون دیدگاه

تجربه مشتری در کسب و کارهای گردشگری

در مدل‌های جهانی مدیریت ارتباط با مشتری، متغیرهای تقریبا مشترکی همچون شناسایی مشتریان، جذب مشتریان، خلق ارزش، وفادارسازی، طراحی فرآیندها و تجربه مشتری دیده می‌شود. پین و گیلمور(1999) وزن بسیار زیادی به موضوع تجربه مشتری می‌دهند؛ تا این اندازه که بعد از اقتصاد کشاورزی و صنعتی و خدمات، اقتصاد چهارم را “تجربه[1]” نامیده‌اند. در این مقاله به دنبال اثبات این ادعا و یا رد آن نیستیم. توجه بسیار زیاد مشتری امروز به تجربه‌ای که پشت سر می‌گذارد نشان‌دهنده اهمیت موضوع است.

وقتی ما با یک کسب‌وکار در تعامل هستیم، در گذر زمان، اتفاق‌هایی برایمان رخ می‌دهد که ممکن است مثبت با منفی باشند. ممکن است برنامه ریزی شده یا تصادفی باشند. در اثر این رویدادها، یک سری تصویر در ذهن ما و یک سری احساس در قلب ما نسبت به این کسب‌وکار ایجاد می‌شود. به مجموع این تصاویر و احساسات، تجربه مشتری می‌گویند. این تعریف آقای مهندس برقی در کتاب نبض مشتری در دست شما تقریبا برای اکثر کسب و کارها معنادار است.

همین الگو را به صنعت گردشگری می‌بریم تا با جزییات بیشتر بتوانیم تجربه مشتری در کسب و کارهای گردشگری را به‌خوبی درک کنیم و سپس آن‌گونه طراحی‌اش کنیم که برای گردشگر ارزش نماید و برای ما سودآوری ایجاد کند. در چنین فضایی و با افزایش سهم صنعت گردشگری از جیب و زمان افراد، نپرداختن به مقوله تجربه مانند تسلیم شدن در بازار است.

اصلی‌ترین زیربخش‌های صنعت گردشگری مانند غذا و نوشیدنی، حمل‌و‌نقل، اقامت (هتل و مسافرخانه و اقامتگاه بومگردی و ..)، مراکز تفریحی و سرگرمی، جاذبه‌های گردشگری و خدمات (بیمه و ویزا و تبدیل ارز و .. ) هستند که با وجود تفاوت‌هایی اساسی که دارند، به لحاظ بخش مشتریان و جامعه هدف دارای نقاط مشترکی هستند و در حال حاضر قصد داریم یک تصویر کلی از تجربه مشتری و سفری که گردشگر قبل و حین و بعد از سفر در مواجهه با خدمات دریافتی دارد، ارایه دهیم.

 

زمانی‌که در مورد تجربه گردشگر در یک سفر تفریحی صحبت می‌کنیم باید سه مقطع زمانی/ مکانی را مدنظر قرار بدهیم:

1. قبل از بازدید (Pre-visit)

2.زمان حضور در مقصد (On-Site)

3.پس از پایان سفر (Post-visit)

 

مقطع زمانی/مکانی “قبل از بازدید” در شکل شماره 1 شامل مراحل 1 تا 8 است و از لحظه‌ای آغاز می شود که نیاز به سفر در فرد شکل می‌گیرد و به این نیاز آگاه می‌شود. در ادامه مراحل بررسی و خرید را انجام می‌دهند و برای ترک مبدا آماده می‌شود.

“مرحله حضور در مقصد” از زمان ترک مبدا آغاز می گردد با ورود به مقصد و احتمالا پذیرش در محل اقامت ادامه می‌یابد. محل های مورد نیاز در مقصد را شناسایی می‌کند (مانند مراکز خرید، مراکز درمانی،رستوران و کافی شاپ‌ها و خیلی موارد دیگر)، فعالیت‌های پیش‌بینی شده و پیش‌بینی نشده را انجام می‌دهد و حضور در مقصد را تجربه می‌کند.

پس از “پایان سفر”، به محل زندگی‌اش باز می‌گردد، چمدان‌ها را باز می‌کند و با یادآوری خاطرات و به اشتراک گذاشتن تجربیات مثبت و منفی، گویا جریان سفرش را ادامه می‌دهد و برای سفرهای بعدی رویاپردازی را آغاز می‌کند.

این تجربه در قالب سفر مشتری ایجاد می‌گردد. سفر مشتری یا  customer journey یعنی تمام تجربه یک فرد از تعامل و مواجهه با یک برند. در مقایسه با سفر مشتری به‌صورت عمومی، سفر مشتری در قالب یک گردشگر مراحل متفاوتی دارد که به این مراحل” لحظات سفر” یا Travel Moment هم گفته می شود.

 

حالت ساده شده این سفر :

رویاپردازی / برنامه ریزی برای سفر/ رزرو / حضور در مقصد(Explore the destination) / یادآوری خاطرات

حالت بسط داده شده که در مقالات علمی ممکن است ببینید در شکل زیر نمایش داده شده است که در واقع تجربه کلی گردشگر از یک مسافرت را شکل می دهد:

تجربه مشتری در گردشگری

  1. رویا پردازی

همه ما این‌کار را بارها انجام داده ایم. به لحظه‌ای که پایمان را بر شن‌های ساحل می‌گذاریم و موج دریا روی پایمان می‌آید، به لحظه‌ای که نور خورشید از لابلای انبوه درختان به صورتمان می‌تابد، به شبی که در یک اتاقک چوبی در جنگل می‌خواهیم بگذرانیم فکر کرده‌ایم و خیال‌پردازی کرده‌ایم.

 

برای اینکه در رویاها و خیال‌پردازی گردشگران بالقوه جایی داشته باشید آگاهی از برند شما بسیار مهم است. شما با ارایه برند خود می‌توانید قبل از اینکه آنها دقیقا بدانند چه می‌خواهند یک تصویر در ذهن‌شان با جزییات ترسیم کنید.
ساده‌اش این است که شما بگویید از یک تفریح ساحلی از یک قدم زدن در ساحل از یک اقامتگاه جنگلی چه باید بخواهند و خودتان همان شوید یا همان را ارایه دهید.

نقش عرضه‌کنندگان این است که کاری کنند تا افراد به رویا پردازی برسند و به آنها انگیزه بدهند تا روای خود از سفر را ببینند. برای اینکار می‌توان کمپین برگزار کرد. از انتشار عکس و فیلم مقاصد در شبکه های اجتماعی کمک گرفت.

 

 

فقط باید دقت کنید هرچقدر تصاویر و توصیفاتی که ارایه می‌دهید غیر واقعی یا غلوآمیز تر باشد تجربه گردشگر را در جهت منفی تحت تاثیر قرار داده اید.

داشتن مشتریانی که تجارب خوب خودشان را بصورت آنلاین و آفلاین به اشتراک می‌گذارند در طول زمان هزینه های بازاریابی شما را کاهش می‌دهند. پایان این مرحله جایی است که شما باید نشان دهید تفاوت ها و مزایای گذراندن تعطیلات با شما نسبت به سایرین در چیست.

 

  1. برنامه ریزی

    بعد از اینکه تصمیم گیری در مورد مقصد انجام شد، نوبت به برنامه ریزی می‌رسد. این همان زمانی است که افراد در حال برنامه ریزی برای اقامت و نوع سفر و فعالیت‌های مدنظرشان در مقصد هستند. قبل از نهایی کردن تصمیم، گزینه‌ها و قیمت‌ها را با هم مقایسه می‌کنند. این مرحله برای بازاریابان سفر بسیار مهم است تا حضور خود را تثبیت کنند و افراد دارای قصد حتمی برای خرید را به سمت خود بکشانند.

    در این نقطه تجربه افراد از وبسایت یا درگاه‌های معرفی شما بسیار مهم است تحقیقات نشان می‌دهد حدود 88 درصد از افراد اگر از وبسایت شما (احتمالا لندینگ پیج) خوششان نیاید فورا سراغ وبسایت دیگری ( احتمالارقیب‌تان) می‌روند.

 

  1. رزرو

    افراد آماده و مشتاق هستند تا سفر خودشان را رزرو کنند. در سطح جهانی، افراد معمولا ابتدا به سراغ آژانس‌های مسافرتی آنلاین مانند اکسپدیا، بوکینگ دات کام، کایاک، پرایس لاین و اوربیتز می‌روند. نمونه های این آژانس های در ایران علی بابا هست. دو موتور متاسرچ جهانی هم هم گوگل هتل ادز و تریپ ادوایزر هستند.

    برای ساختن یک تجربه روان روی وبسایت خودتان موارد زیر را در نظر بگیرید:
    – روش های مختلفی را برای اقدام مشتری تعریف کنید. این در واقع همان روش‌های  call to action  است (مثلا برخی از افراد ترجیح می‌دهند برای رزرو تماس تلفنی برقرار کنند تا اینکه از روی سایت شما رزرو کنند). حداقلِ اطلاعات را از کاربر بخواهید. اگر از قبل از طریق حساب‌هایی مثل گوگل اطلاعاتی از او موجود است. نخواهید که اطلاعات تکراری را تکمیل کند.

 

  1. بازدید از مقصد

    نام این مرحله را کشف مقصد گذاشته اند. این مرحله، زمان طلاییِ به نمایش گذاشتن مزایای رقابتی شماست یا به اصطلاح زمانی که باید مانند یک الماس بدرخشید. یکی از بررسی‌ها نشان می‌دهد 85 درصد از گردشگران بعد از این‌که به مقصد می‌رسند در مورد فعالیت هایشان تصمیم می‌گیرند. این به معنای فرصت بسیار مناسب عرضه کنندگان برای تحت تاثیر قرار دادن گردشگران و متقاعدسازی آنها برای خرید است. 67 درصد گردشگران اعلام کردند به عرضه کنندگانی احساس وفاداری می‌کردند که اطلاعات بیشتری در مورد سفرشان به آنها می‌دادند، زیرا این اطلاعات تجرب کلی آنها از سفر را بهبود می‌بخشید.

 

  1. یادآوری خاطرات

در نظر گرفتن این مرحله از چه جهت مهم است؟
اینکه ارتباط آنها با برند شما، با ترک مقصد قطع نخواهد شد. این مرحله بسیار مهمی برای حفظ و نگهداشت مشتری است. اگر در صفحات شخصی‌شان از خدمات شما در سفرشان گفتند حتما عکس العمل نشان دهید. اگر یک فرد از خدمات شما استفاده کرده است شما باید اطلاعات و فرد و تماس او را داشته باشید. مثلا یک خانواده در تابستان از اقامتگاه شما استفاده کرده‌اند، در زمستان شما یک پکیج خانوادگی طراحی می‌کنید، این خانواده یک از بهترین تارگت‌های شما نمی‌توانند باشند؟

 

مراحلی را که در طراحی تجربه مشتری حایز اهمیت هستند بررسی کردیم. نکته مهم این است که ما به‌ عنوان یک کسب و کار گردشگری چطور می‌توانیم این تجربه را بهبود دهیم و مدیریت آن را در دست بگیریم. در آینده‌ای نزدیک روش‌های مدیریت تجربه مشتری در صنعت گردشگری را نیز ارایه خواهیم کرد.

به‌عنوان نکته پایانی این نوشتار در خاطر داشته باشیم، مهمترین منبع در طراحی تجربه گردشگران، یاد گرفتن از خود آنهاست. مواجهه گردشگر با عرضه کنندگان خدمات در صنعت گردشگری به میزان زیاد اتفاق می‌افتد. این مواجهه زیاد به ویژه برای شرکت‌های گردشگری کوچک (با کمتر از 10 پرسنل و تراکنش سالانه کمتر از 2 میلیون یورو) یک فرصت استثنایی است تا از مشتریان‌شان یاد بگیرند.

[1] Experience economy

By |۱۴۰۱/۱/۱۴ ،۲۰:۳۶:۲۰ +۰۰:۰۰۱۴ فروردین ۱۴۰۱|Categories: وبلاگ, مقاله‌ها|۱ دیدگاه

5 اصل برای بهبود تجربه در مراکز درمانی

مجله هاروارد بیزینس در یکی از مقالات ماه‌های اخیر به موضوع مهم بهبود تجربه بیماران در مراکز درمانی می‌پردازد. زیرا مراکز درمانی به‌صورت جدی در حال توسعه تکنولوژی‌های دیجیتال جهت بهبود تجربه بیماران خود هستند.بیماران، همان نقش مصرف‌کنندگان را دارند و این واقعیت تا به امروز جدی گرفته نمی‌شد. مراکز درمانی باید در ذهن داشته باشند که هرچند پیشرفت های تکنولوژی فرصت‌هایی را جهت تجارب منحصر بفرد ایجاد می‌کند، اما خلق چنین تجاربی به چیزی بیش از بکارگیری تکنولوژی نیاز دارد.

اساس ایجاد این تجربه تمرکز بر بهبود تجربه مشتری و استفاده از فناوری‌های دیجیتال است که تا همین اواخر جز اولویت‌های مهم سیستم‌های درمانی نبوده است. اما اخیرا، این تمرکز به یک فوریت استراتژیک تبدیل شده است.
مراکز درمانی و سلامت اعلام می‌کنند که انتظارات مصرف‌کنندگان از خدمات مراقبت‌های بهداشتی در حال افزایش است. نکته مهم اینجاست که شرکت‌هایی مانند خرده‌فروشان، استارت اپ های فناوری، شرکت‌های مبتنی بر مدل‌های جدید مراقبت و داروخانه‌ها که قابلیت‌های دیجیتالی را به خوبی توسعه داده اند، هر روز تعدادشان بیشتر می‌شود و انتظار مخاطب را بالاتر می‌برد.
نظرسنجی اخیر موسسه دلوییت اسکاتسدل در مورد تحول دیجیتال سیستم‌های سلامت نشان داد که 92 درصد سیستم های بهداشتی رضایت و مشارکت مصرف‌کننده را به عنوان هدف اصلی سرمایه‌گذاری خود ذکر کرده‌اند.

patient experienceدر حال حاضر ارایه دهندگان خدمات بهداشتی و سلامت از خدمات دیجیتالی شرکت‌های خدمات مالی، خرده فروشی و شرکت‌های مسافرتی الگوبرداری کرده اند و  خدمات مبتنی بر تکنولوژی مانند اعلام آدرس پزشکان، تمدید نسخه، ویزیت غیرحضوری، دسترسی به نتایج آزمایش، هماهنگی وقت ویزیت و پرداخت ها را انجام می‌دهند. ارایه این خدمات تلاشی برای بهبود تجربه مراجعین در طول سفر مشتری است که از پیدا کردن یک پزشک تا رزرو وقت ویزیت و هر گونه مراقبت بعد از آن را شامل می شود.

 

برای بهبود تجربه بیمار در سیستم‌های بهداشت و سلامت 5 اصل قابل تامل و توجه است:

  1. بازهم تاکید می‌شود که بیماران، مصرف‌کننده هستند.در مراقبت‌های سلامت و بهداشتی، واژه های بیمار و مصرف کننده اغلب مرتبط با هم در نظر گرفته نمی شوند. در ظاهر بیمار، اصطلاحی است که به شخصی اطلاق می شود که مراقبت های بهداشتی دریافت می‌کند و مصرف کننده شخصی است که در مورد دریافت یا عدم یک کالا یا خدمت تصمیم می‌گیرد.
    پیش از این، ارایه دهندگان مراقبت های بهداشتی و درمانی نگران بیماران بودند اما نگران مصرف کنندگان نبودند. بسیاری از ارایه دهندگان خدمات از کلمه “مصرف کننده” یا “مشتری” متنفر بودند و احساس می کردند که این واژه، ارزش کار آنها را کم می کند. فکر می کنید نتیجه این نوع تفکر چه بوده است؟

    نتیجه آن تاکید بر کیفیت جنبه های فنی (تشخیص و درمان) و کم اهمیت دانستن جنبه های مربوط به مصرف کننده ( راحتی، هزینه پایین، دوستانه بودن و همدلی) بود.

    بیماران در تمام طول مدتی که در مورد سلامت و مراقبت های بهداشتی خود تصمیم می‌گیرند، مصرف کننده هستند، به عنوان مثال فردی که در صدد تغییر پزشک خود است، یا می‌خواهد بداند داروهای خود را چگونه دریافت و مصرف کند و یا چگونه سیگار را ترک کنند یک مصرف‌کننده است. مراقبت‌های بهداشتی به شدت به سمت فعالیت‌های مبتنی بر ارزش حرکت می‌کند و هزینه‌ها در صورتی جبران می‌شود که بیمار از اقدام انجام شده نتیجه بگیرد و رضایتش جلب شود.

    سیستم‌های بهداشتی با تاخیر، نیاز به ارایه مراقبت‌های بهداشتی عالی و ایجاد تجربه فوق العاده برای مصرف کننده را تشخیص دادند و به این موضوع پی بردند که عملکرد ضعیف در یک نقش بر عملکرد نقش دیگر تاثیر می‌گذارد. بدین معنا که اگر مراجع در بخش مربوط به هماهنگی و رزرو وقت، دریافت اطلاعات، پشتیبانی تجربه خوبی نداشته باشد احتمالا تجربه او نسبت به درمان و تجویز و نسخه‌ای هم که دریافت کرده تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

    مراقبت‌های پزشکی ممکن است در سطح کلاس جهانی باشد، اما اگر تجربه‌ای که رقم می‌خورد وحشتناک باشد، بیمار ممکن است این خدمات را در جای دیگری جستجو کند یا به اطرافیان خود اطلاع دهد که از این پزشک مغرور و خودخواه دوری کنند. ممکن است پزشک یک برنامه عالی برای بیمارش در نظرش بگیرد تا یک بیماری مزمن را درمان کند، اما اگر به لحاظ روحی بیمار را به میزان کافی حمایت نکند و فرایند برنامه ریزی و قرار ملاقات‌ها و پیگیری‌های معمول، پیچیده باشد احتمالا پایبندی به چنین پزشک یا مرکز پزشکی کم می‌شود. نکته مهم این است که نوع درمان یا مرکز درمانی بسیار مهم است و موضوع تجربه مشتری در در بیماری‌های غیر جدی، دندانپزشکی، زیبایی و تناسب اندام بیشتر خود را نشان می‌دهد.

 

  1. تجربه مصرف کننده، فراتر از موضوع تکنولوژی است.

هرچند که در سیستم‌های درمان قابلیت‌های دیجیتال برای هر تجربه عالی لازم هستند؛ اما برای برآوردن نیازهای مصرف کننده/بیمار کافی نیستند. اینکه مصرف کنندگان فقط از موبایل برای تنظیم یک وقت ملاقات استفاده کنند کافی نیست. مصرف کننده انتظار دارد چیزی بیش از یک پورتال الکتریکی سوابق پزشکی برای دیدن ده ها نتیجه آزمایش خونی که از آنها سر در نمی آورد، وجود داشته باشد؛ مثلا آنها انتظار دارند که اگر حالشان خوب است و آزمایش فاکتورهای سلامتی آنها را مطلوب نشان میدهد در یک مکانیسم مشخص به آنها اطلاع داده شود، و یا اینکه در مورد ادامه مسیر پیگیری درمان و اینکه چه کاری باید انجام دهند برایشان توضیح شفاف و بدون درخواست داده شود.
سختی کار در این است که مصرف کنندگان منتظر نمی‌مانند تا همه فرایندهای شما را ببیند و بعد با رویکرد منطقی در مورد شما تصمیم بگیرد، عموما یک مصرف کننده، سازمان‌های خدماتی را بر اساس تعداد کمی از فرایندهای آنها قضاوت می کند. یک رستوران بر اساس فرآیندهای طراحی منو، تهیه غذا و خدمات گارسون قضاوت می شود. یک مصرف کننده/ بیمار، ارایه دهنده خدمات را بر اساس دسترس بودن، تجهیزات فنی و تخصصی افراد و فرایندهای تسویه حساب قضاوت می کند.

حالا این سوال پیش می آید، لازمه اینکه یک تجربه عالی ارایه شود چیست؟
ابتدا اینکه این فرایندهای اصلی تحلیل شوند و نقش استفاده از فناوری در آنها مشخص گردد. البته برای به ثمر نشستن کار به تغییر فرهنگ و تقویت مسئولیت‌پذیری نیز نیاز است.

  1. تعداد فرایندها با محوریت بیمار/ مصرف کننده بسیار زیاد است.

حوزه ای که بیشتر ارایه دهندگان بر استفاده از ابزارهای دیجیتال جهت بهبود تجربه بیمار/مصرف کننده بر آن متمرکز شده اند یافتن پزشک و مراجعه به مطب او است. اما، تجربه مصرف کننده/ بیمار طیف گسترده‌ای از تعاملات با بیماران را در برمی‌گیرد. این تعاملات در موارد زیادی رخ می‌دهد: ملاقات با یکی از اعضای خانواده در بخش مراقبت‌های ویژه، در بحث عوارض جانبی احتمالی دارو، در حین گفتگو با یک متخصص و هنگام گفتگو دو مراجع در آزمایشگاه های بالینی. با همه‌گیری کرونا، سلامت از راه دور، به یک ابزار اصلی برای دسترسی به مراقبت تبدیل شده است.
بسیاری از سیستم‌های بهداشتی در حال ارایه خدماتی در منزل هستند که بطور سنتی در بیمارستان ارایه می شود. این مکان های جدید، فرصت‌ها و چالش‌های جدیدی را برای تجربه بیمار/ مصرف کننده ایجاد می‌کند، از جمله فرایندهایی مانند ارایه پشتیبانی فنی برای دستگاه‌ها، اطمینان از لجستیک جمع آوری نمونه های آزمایش، و اطمینان از حداکثر اثربخشی روند تشخیص و درمان پزشک برای بیماران تحت مراقبت در منزل.

 

  1. پیشرفت های تکنولوژیک فرصت‌هایی را برای ارایه خدمات استثنایی ایجاد می‌کند.

مصرف کنندگان انتظار دارند که در مراقبت‌های بهداشتی مانند سایر صنایع، از پیشرفت‌های فناوری استفاده شود. هوش مصنوعی خودرو ها را ایمن‌تر کرده است. با موبایل‌ها، چک کردن پروازها آسان‌تر شده است. با وام گرفتن از تجربیات و دانش سایر صنایع، ارایه دهندگان صنایع بهداشت و درمان نیز از داده‌های مربوط به یک مصرف‌کننده استفاده می‌کنند تا از او مراقبت بیشتری به عمل آورند و سایر موارد مربوط به سلامت او را مدیریت کنند. این داده‌ها، از پرونده‌های الکترونیک سلامت، عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت، گزارش‌های بیمار استخراج شده و برای شخصی‌سازی گزینه های درمان، پیشنهادات حفظ سلامت، پیام‌های ارسالی برای او و برنامه‌های تغییر سبک زندگی استفاده می شود.

 

فرایندهای بالینی و اداری که مبتنی بر AI هستند هوشمندتر خواهند بود. مثلا امروزه، بسیاری از برنامه های دیجیتال مراقبت‌های بهداشتی، به مصرف کننده امکان می‌دهد تا یک قرار ملاقات با پزشک را پیدا و رزرو نماید اما چالش این است که مصرف کننده باید در زمان‌های پزشک مورد نظرش جای خالی پیدا کند. در نسل بعدی، اپلیکیشن ها، زمان و مکان قرار ملاقات و حضوری و مجازی بودن را پیشنهاد می‌کنند.

ارایه دهندگان، همچنین باید در نظر بگیرند که چگونه از مجموعه فناوری‌های رو به رشد برای ایجاد یک تجربه مبتنی بر دیجیتال استفاده کنند. درواقع، یک انفجار در استفاده از ابزارهای پوشیدنی(گجت) رخ داده است که بسیاری از آنها از حسگرهای پیشرفته و هوش مصنوعی برای اندازه‌گیری و کمک به اندازه گیری قند خون، بیماری قلبی و اختلالات عصبی شناختی مانند پارکینسون و آلزایمر استفاده می‌کنند. در حال حاضر، درمان‌های دیجیتالی، برای مشکلات سلامت روان مانند افسردگی، اضطراب و سوءمصرف مواد در دسترس هستند.

 

  1. در مورد معنای اصطلاحات در مباحث استراتژی دقت کنید.

اصطلاحات “بیمار” و “مصرف کننده” در پایه بحث تجربه قرار دارند. این اصطلاحات دارای معنی سنتی هستند- معانی که نشان می دهند فرد در یک زمان، یکی از این افراد است و هم‌زمان نمی‌تواند هر دو آنها باشد. در حالی‌‌که واقعیت می‌تواند این نباشد.

برای پرداختن به تجربه بیمار عبارت “سفر یا سیر سلامتی” اصطلاح مناسبی است. هدف این عبارت برای فردی که مصرف کننده و بیمار است روشن است. هنگامی که صنایع اولین گام‌ها را برای دیجیتالی کردن برمی‌دارند، اغلب به ازای فرایندهای فیزیکی و کاغذی خود، معادل الکترونیکی شدن ایجاد می‌کنند. پرونده الکترونیک سلامت در ابتدا یک پرونده پزشکی کاغذی کامپیوتری بود (و البته هنوز هم هست).
دستگاه‌های باجه خودکار نیز دقیقا همین بودند: جایگزینی باجه های الکترونیک به جای انسان. در حالی‌که استفاده از یک نام یا اصطلاح برای بیان اینکه یک فرایند الکترونیکی معادل فرایند فیزیکی است ممکن است ساده‌ترین راه برای معرفی فناوری جدید به مصرف کننده باشد، اما وجوه تاریکی هم در این باره وجود دارد. نیمه تاریک این موضوع این است که ممکن است توانایی سازمان را برای دیدن امکانات تکنولوژی های دیجیتال و بزرگی و پیچیدگی تجربه بیمار مختل کند.

پی نوشت: در کشور و زبان ما واژه “مراجع” در حوزه بهداشت و سلامت کاربرد بیشتری دارد.

با توسعه مراکز درمانی و رقابت ایجاد شده در حوزه بهداشت و درمان، موضوع تجربه مشتری اهمیت خود را نشان داده است. در این بین احتمالا مراکزی گوی سبقت را از دیگر رقبا می ربایند که در کنار استفاده از فناوری برای مسائل فنی و اثربخشی درمان، بیمار را به عنوان یک مصرف‌کننده ببینند و مسیر سفر را از چشم او ببیند. استفاده از تکنولوژی، به تنهایی، تجربه بیماران را بهبود نمی‌دهد.

در بیمارستان، کلینیک یا مرکز تناسب اندام شما از چه روشی برای ارزیابی تجربه مراجعین استفاده می‌شود؟ اگر به دنبال اطلاعات کاربردی و ابزاری برای اجرا هستید کارگاه طراحی تجربه مشتری یکی از گزینه های پیشنهادی ماست.

By |۱۴۰۰/۱۲/۲۸ ،۱۲:۰۵:۵۸ +۰۰:۰۰۲۸ اسفند ۱۴۰۰|Categories: وبلاگ|Tags: |بدون دیدگاه

آیا در مسیر مشتری‌محوری واقعی هستید؟

چگونه ارزیابی می‌کنید که آیا در مسیر مشتری‌محوری واقعی هستید؟

گارتنر در ژانویه سال 2022 مجددا بر مفهوم مشتری‌ محوری واقعی تاکید کرده و تلاش می‌کند سوءبرداشت‌های این مفهوم را تا حد امکان تصحیح کرده یا تقلیل دهد. نویسنده مقاله عنوان می‌کند در تجربه کاری‌اش، هیچ مفهوم دیگری ندیده است که بیش از “مشتری‌محوری” سوء تعبیر داشته باشد. رسیدن به مشتری محوری واقعی چالش برانگیز و نیازمند در نظر گرفتن اولویت‌ها، اهداف و سیاست‌های سازمان است و رهبران کسب‌وکارها را ملزم به مدل سازی رفتارها می‌کند. مشتری محوری واقعی یک اصل دارد اما مشتری محوریِ نمایشی اشکال مختلفی دارد.

مشتری‌محور بودن به این معنا نیست که مشتریان خود را بشناسید تا بتوانید آن‌ها را بهتر هدف تبلیغات قرار دهید، یا سرنخ‌های بهتری بدست آورید، جذب را بهبود ببخشید، فروش را افزایش دهید یا هزینه‌های خدمات را کاهش دهید. درست است که شناخت دقیق‌تر مشتری می‌تواند همه این نتایج را به‌وجود آورد، اما این موارد، اهداف مشتری‌محوری نیستند. رمزگشایی معنای واقعی مشتری محوری آن‌قدر هم دشوار نیست. اگر سراغ دیکشنری کمبریج برویم “محوری بودن” را این چنین معنا می‌کند: اینکه یک شخص، مکان یا موضوع خاصی مهم‌ترین علاقه‌مندی شما باشد؛ یا از نگاه دیگر می توان این‌گونه گفت: دیده شدن به عنوان مهم‌ترین فرد، مکان یا موضوع.

حالا برویم سراغ سازمان‌ها، جالب است که سازمان‌ها و رهبرانی که پرچم مشتری محوری را به اهتزاز در می‌آورند، دائما تصمیماتی می‌گیرند که مشتری‌ستیز است؛ زیرا نمی‌توانند مشتری را بعنوان مهمترین علاقه و مرکز توجه خود قرار دهند و موفقیت را از دیدگاه مشتری ارزیابی و اندازه گیری نمی‌کنند.

مشتری مداری واقعی

اگر خود را مشتری‌‌محور می‌دانید، با خود شفاف باشید و پاسخ سوالات زیر را صادقانه یاداشت کنید:

 

  1. آیا رضایت مشتری، وفاداری و حمایت را به همان اندازه سود و فروش کوتاه‌مدت در اولویت قرار می‌دهید؟
  2. پروژه‌هایی را تایید می‌کنید که روابط بلندمدت با مشتری به اندازه بازگشت سرمایه در کوتاه مدت اهمیت دارد؟
  3. سرمایه‌گذاری‌ها را با توجه اینکه چقدر این سرمایه‌گذاری زندگی یا کار مشتریان‌تان را بهبود می‌بخشد انجام می‌دهید یا اولویت را به حاشیه سود، هزینه‌ها و نرخ بازگشت سرمایه می‌دهید؟
  4. به کارکنانی که نتایج مشتریان را بهبود می‌بخشند به اندازه کارکنانی که نتایج شرکت را بهبود می‌بخشند، پاداش و ارتقا می‌دهید و تحسین می‌کنید؟
  5. داده‌های مشتریان را با این هدف تجزیه‌وتحلیل می‌کنید که ارتباط قابل تاییدی بین رضایت و ادراک مشتریان و طول ارتباط آن‌ها با سازمان‌تان پیدا کنید؟
  6. وفاداری را از طریق معیارهای قصد خرید مشتری و رفتار مشتری اندازه‌گیری می‌کنید؟
  7. به دنبال بهبود دائمی بازخوردهای مشتریان هستید یا فقط سبقت گرفتن از از رقبا مدنظرتان هست؟
  8. تصمیم‌گیری و تدوین استراتژی بر مبنای ارزش‌ها و نیازهای پرسونا اتفاق می‌افتد یا صرفا بخش‌بندی بر اساس معیار جمعیت‌شناختی است ؟
  9. به موانعی که باعث می‌شود کارکنان شما نتوانند خدمات و محصولات و تجربیات مشتری مدار ارایه دهند گوش می‌دهید ؟

بسیاری از شرکت ها، سود را هدف قرار می‌دهند و با وسواس روی هر چیزی تمرکز می‌کنند تا آن را در سریع‌ترین زمان ممکن به حداکثر برسانند. سود، نتیجه تصمیمات مشتری‌مدار ثابت و همه جانبه است که تجربه مشتری را بهبود می‌بخشد، وفاداری پایدار  و روابط دو جانبه با ارزش بالا ایجاد می‌کند.

مشتری‌محوربودن یک استراتژی نیست. یک پروژه، یا مدل ذهنی و حتی وظیفه یک فرد خاص نیست.  مشتری‌محور بودن _به صورت واقعی- باید در فرهنگ سازمانی، در ارزش ها و تصمیمات و اولویت‌ها و پاداش‌ها و اقدامات و فعالیت‌های روزانه کارمندان شما منعکس شود.

دقت کنید تاکید بر کلمه روزانه است. بنابراین مشتری‌محوری یک اقدام و رویداد نیست، بلکه یک روند و مسیر است که هر لحظه و هر روز باید در سازمان متجلی شود.اگر می‌گویید سازمان ما مشتری‌محور است با خود فکر کنید منظورتان از این جمله چیست؟

اینکه “ما مشتریان را مطالعه می‌کنیم تا بیشترین درآمد و سود را به دست آوریم” یا “ما مشتریان را درک می‌کنیم تا بتوانیم آنچه را که می‌خواهند و نیاز دارند ارایه دهیم، بهبود ببخشیم و آن‌ها را به داشتن روابط طولانی مدت و قوی تشویق کنیم.”

 

علاوه بر برگزاری جلسات فردی و گروهی و پاسخ به فهرست سوالاتی که مطرح شد، برای آنکه ارزیابی دقیق‌تری از میزان مشتری‌محور بودن سازمان خود داشته باشید از کلینیک ارزیابی بلوغ سازمان نیز می‌توانید استفاده کنید تا برآورد کمّی و شفاف از شرایط سازمان‌تان داشته باشید.

منبع: گارتنر

تلخیص و بازگردانی: مهسا سلطانی مقدم

By |۱۴۰۰/۱۱/۲۷ ،۱۶:۵۵:۵۶ +۰۰:۰۰۲۷ بهمن ۱۴۰۰|Categories: وبلاگ|بدون دیدگاه

تغییر رویکرد وفادارسازی در کسب‌وکارهای گردشگری

 در دنیایی که افراد کمتر سفر می‌کنند وفاداری چگونه اتفاق می افتد؟

هرچند صنعت گردشگری، دوران سختی را در دوران کووید 19 پشت سر گذاشت؛ اما هر‌ روزه کشورهای بیشتری در حال کاهش محدودیت‌ها هستند و این یعنی احتمالا، گردشگری در حال برگشت به قبل از کرونا است. شاخص آمادگی سفر اسکنچر رشد 9 درصدی بین ژوئن و جولای 2021 را نشان می دهد‌ (این شاخص میزان تمایل به سفر را اندازه‌گیری می‌کند). این درصد نشانه‌ای از بهبود شرایط است؛ هرچند که هنوز 26 درصد کمتر از سال 2019 است.

به نظر می‌رسد صنعت گردشگری به سادگی به “شرایط عادی” بازنگردد و سفر به آن شکلی که ما می‌شناختیم در کوتاه مدت اتفاق نیافتد. برای سفرهای تجاری و تفریحی انگیزه و انتظارات گردشگران تغییر کرده است. بررسی اکسنچر نشان داد که از هر 10 نفر گردشگران، 7 نفر معتقدند که کرونا سفرهای آن‌ها برای همیشه تغییر داده است.

محدودیت‌ها در حال کاهش بوده و سفرها دوباره برقرار می‌شوند بنابراین رقابت‌ها دوباره از سر‌گرفته می‌شود و بازگرداندن مشتریان قدیمی و جذب مشتریان جدید با شدت بیشتری اتفاق می‌افتد. در این شرایط شرکت‌های گردشگری فرصت حیاتی و احتمالا کوتاه دارند تا در مسافران ایجاد وفاداری کرده و کسب‌و‌کار خود مجددا را در مسیر رشد قرار دهند.

 

کمرنگ شدن قدرت امتیازات

در رویکرد سنتی از شرکت‌های هواپیمایی گرفته تا هتل،‌ ایجاد وفاداری مبتنی بر اعطای امتیازات بوده است. در این رویکرد مشتریانی که دارای ارتباط بلندمدت‌تری بودند، امتیاز بیشتری کسب می‌کردند و عضویت‌های ویژه دریافت می‌کردند، به خدمات سریع‌تر و تسهیلات بهتر و تجارب راحت‌تر دسترسی داشتند. در چنین دنیایی گردشگران تجاری، نقش مهمی در صنعت گردشگری داشتند که مدل‌های وفاداری (و سودآوری) بر مبنای آنها ایجاد شده بود.
اما همه‌چیز تغییر کرده است. سفر‌ روهای دیروز، آنها که ساعات و روزهای بسیاری را در جاده‌ها و پروازها می‌گذراند، گونه‌های در خطر انقراض هستند. حداقل، در آینده نزدیک، احتمالا تعداد بسیار کمی از افراد مسافت‌های طی شده و شب‌های اقامت‌شان را برای رسیدن به مشتری ویژه جمع آوری می‌کنند. قدرت برنامه‌های مبتنی بر امتیاز کم شده است و برنامه‌های قدیمی مناسب اهداف امروزی نیست و برنامه‌های اصلی وفادارسازی در سطوح مختلف در سال 2021 کاهش یافته‌اند و یا کم‌اثر شده‌اند.

کسب‌و‌‌کارهای گردشگری به مدل جدیدی نیاز دارند که اولویت‌های جدید گردشگران را منعکس کند. در دنیایی که افراد کمتر سفر می‌کنند وفاداری چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ چگونه صنعت می‌تواند به نیازهای عاطفی و اجتماعی گردشگران توجه کند و با آنها در ارتباط بماند در حالی‌که مانند قبل از کرونا آنها را نمی‌بیند و ارتباط ندارد.

نویسندگان این مقاله معتقدند که برای رسیدن به وفاداری معنادار در مشتریان، نیاز است عرضه کنندگان خدمات گردشگری سه جنبه کلیدی از وفاداری مشتری را در کنار هم قرار دهند:  آنچه را که ما روح و ذهن و تن می‌نامیم. شرکت‌های گردشگری با بازار بسیار نامطمئنی مواجه هستند؛ اما همچنان این فرصت را دارند که با توجه به این سه بعد خود را در موقعیت وفاداری‌های طولانی مدت قرار دهند.

 

travel loyalty

ایجاد وفاداری از طریق مدیریت تجربه گردشگر

کوتاه آنکه در روح و جان گردشگر نفوذ کنید. بر اساس تحقیقات اکسنچر، 45 درصد از مصرف کنندگان به این فکر هستند که برای دریافت خدمات سراغ عرضه‌کنندگان قبلی نروند. گردشگران، هر روز بیشتر از قبل به دنبال این هستند که جستجو و رزرو و سفر راحت‌تر و بدون دردسرتری داشته باشند. تجربه‌هایی که آمازون و نتفلیکس یا دیزنی ایجاد کرده‌اند انتظار مشتریان را در همه صنایع بالا برده است. امروزه برای برنده بودن در مسیر وفاداری، شرکت‌های گردشگری نیاز دارند تا دوباره به رویکردشان فکر کنند و خود را با تجربه‌ای که سایر صنایع ایجاد می‌کنند مقایسه نمایند. مقایسه با کسب‌وکارها مشابه یا موجود صنعت گردشگری کافی نیست.

 

اولویت‌ها تغییر کرده است

در بازاندیشی مدل تجربه، سازمان‌ها باید کاملا مشتری محور باشند و با شناخت چگونگی تغییر اولویت‌های مسافر شروع کنند. مطالعه‌ای که اکسنچر با محوریت زندگی بعد از کرونا در بین 25.000 مصرف‌کننده جهانی انجام داد انگیزه‌های مهم در تصمیم خرید امروز را شناسایی می‌کند. اصلی‌ترین این انگیزه‌ها سلامت و امنیت، خدمات و مراقبت شخصی، سهولت و راحتی است. این پژوهش دریافت که:

  • 63% از مصرف کنندگان فکر می‌کنند که سلامت و امنیت، اهمیت بیشتری پیدا کرده است و این تا 12 ماه آینده هم به همین شکل باقی خواهد ماند.
  • 53% از مصرف کنندگان فکر می‌کنند که خدمات مشتری از قیمت مهمتر شده است.
  • 54% از مصرف کنندگان فکر می‌کنند که خدمات مشتری طی 12 ماه آینده، با اهمیت بالاتر از قیمت باقی خواهد ماند.

مبتنی بر این یافته شرکت‌های گردشگری باید نشان دهند:

  1. چگونه بالاترین استانداردهای بهداشتی را رعایت می‌کنند.
  2. به گردشگران در مورد رعایت اصول بهداشتی و مراقبت از خود اطلاع یابند و کمک کنند که این اصول رعایت شود.
  3. اگر نیاز به ارایه گواهی واکسیناسیون یا نتیجه آزمایش کووید 19 هست،‌نسخه الکترونیکی آن را بپذیرند و انجام آن را آسان کنند.
  4. اطلاعات مربوط به مراکز واکسیناسیون یا انجام آزمایش را از طریق تلفن همراه در دسترس گردشگران بگذارد: مثلا، هواپیمایی یونایتد، به مشتریان خود امکان دسترسی به 3000 مکان آزمایش کووید در فروشگاه‌های مواد غذایی آلبرتسون و والمارت را از طریق برنامه تلفن همراه و وبسایت این شرکت هواپیمایی داده است و سردرگمی و دشواری‌های این آزمایش و پروتکل ها را کاهش داده است.

 

راحتی را فراهم کنید.

کووید سفر را دشوار کرده است. اما گردشگران همچنان به دنبال داشتن یک سفر آسان و با کمترین دردسر و پیچیدگی هستند. کسب‌و‌کارهای گردشگری بسیاری، از جمله خطوط هوایی، باید با در نظر داشتن سهولت و سادگی، سفر مشتری‌های خود را مجدد طراحی کنند. استفاده از فناوری‌های تلفن همراه می‌تواند تجربیات کم دردسر‌تری را فراهم کند. از امکانات موبایل می‌توان برای اخطار دادن، اعلام محدودیت‌ها یا رفع آنها استفاده کرد. از تجزیه و تحلیل دقیق‌تر داده‌های مشتری، بهتر به بینش مشتری می‌توان پی‌برد و این چنین خدمات شخصی‌سازی‌شده تری را فعال و ارایه کرد. به عنوان مثال، چرا یک شرکت هواپیمایی برای مشتری مسن خود که گیت پروازش صرفا با یک اعلام کوتاه و فوری تغییر کرده است کاری نمی‌کند و او را در لحظه پرواز سر‌ در‌ گم می‌کند در حالی‌که می‌تواند بطور خودکار این موضوع را از طریق پیامک به او اعلام کند و برای کمک به تغییر ترمینال او وسیله نقلیه در نظر بگیرد.

 

از تجربه‌های خرده فروشی برای سفر بهره بگیرید.

بسیاری از شرکت‌های گردشگری، از استانداردهای مربوط به تجربه مشتری که در دیگر بخش‌ها مانند خرده فروشی‌های آنلاین فعال و پیشرو است، عقب افتاده‌اند.
گردشگر معمولا در موارد زیر تجربه خوبی ندارد :

  • در سفر، پیدا کردن بهترین نرخ حمل و نقل و اقامت می‌تواند پیچیده یا زمان بر باشد.
  • پیدا کردن آنچه تبلیغ می‌شود در عمل دشوار است (به دلیل ویژگی خدمتی بودن گردشگری)
  • ایجاد تغییرات پس از رزرو پس از انجام رزرو یا اضافه کردن خدمات اضافی در طول پرواز مربوط به رژیم غذایی، می‌تواند دشوار باشد.
  • سفارش غذا و تحویل گرفتن آسان درب منزل با وبسایت پیچیده‌ای که تجربه کاربری ضعیفی دارد همخوانی ندارد (کسی که می‌خواهد غذایش را درب منزل تحویل بگیرد به دنبال سهولت و آسانی است، در این صورت، یک وبسایت پیچیده با تجربه کاربری ضعیف برای این کار بی‌معناست).

چرا باید مشتریان را به گزینه‌های پذیرایی خود خط هوایی یا هتل محدود کرد؟ یک خدمت شخصی‌سازی شده، می تواند به مسافران این امکان را بدهد که غذای داخل پرواز را از یک رستوران خاص درخواست کنند.
شرکت‌های مسافرتی می‌توانند با هموارتر و انعطاف پذیرتر کردن سفر مطابق با نیاز های مشتری، وفاداری حیاتی مشتریان را بدست آورند.در این راه چگونه شرکت‌های مسافرتی می‌توانند از خدمات اصلی خود فراتر روند؟
شرکت‌ها می توانند یک مدل کسب و کار متفاوت اتخاذ کنند و برخی خدمات یا خدمات اضافی را از شرکای مورد اعتماد خود دریافت نمایند. می‌توان همزمان با رزرو پروازهای خروجی و تحویل خوار و بار در هنگام بازگشت به منزل، کرایه اتومبیل یا رزرو هتل را نیز به مشتریان پیشنهاد داد.

 

بازاندیشی در طرح‌های وفاداری و مدل‌های خرید مجدد

سابقا،‌ طرح‌های وفاداری شرکت‌های گردشگری مبتنی بر کسب امتیازات از طریق تکرار سفر بوده است. اما، با بروز کووید، قدرت این برنامه‌ها به‌شدت تضعیف شده است. در حال حاضر شرکت‌های مسافرتی باید در یک فرصت محدود، برنامه‌های خود را با واقعیت در حال تغییر امروزی سازگار کنند. اقداماتی که می توان در این راستا انجام داد:

  1. توسعه مشارکت‌ها

امکان مشارکت در فروش و تبدیل و خرید امتیازات را فراهم کنید

       2. مزایای آنی تحویل دهید.

حتی مزایای کوچک و مرتبط که به خوبی برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری شدند می‌توانند ارزشمند باشند: مزایایی مانند تخفیف هنگام رزرو. صنعت خرده فروشی این نوع تغییر را تجربه کرده است. خوار و بار فروشی Tesco مستقر در بریتانیا، که به لطف طرح کلاب کارت خود یک رهبر بازار در وفاداری و بینش مشتری است، بطور سنتی بر مدل امتیازی تکیه می‌کند. با این حال اخیرا تخفیف‌های فوری تا 50 درصد بر روی اقلام انتخابی ارایه کرده است.

        3. به برنامه‌های امتیازدهی، انعطاف بیشتری دهید.

شاید بتوان به اعضای خانواده اجازه داده شود تا امتیازات یکدیگر (یا بصورت تجمیعی) استفاده کنند. تا از این طریق،‌ سفرهای فردی تبدیل به سفرهای خانوادگی شوند.

        4.به سفرهای ” Bleisure” توجه کنید. (سفرهای تفریحی- کاری)

برنامه های سنتی وفاداری بیستر مبتنی بر سفرهای تجاری بود. امروزه شرکت‌های گردشگری باید گرایش به سفرهای ” تفریحی-کاری” را در نظر بگیرند، زیرا برخی از گردشگران ترجیح می‌دهند به سفر کاری خود، تفریح نیز اضافه نمایند.

        5.تجارب را به فراتر از زمان سفر ببرید.

با توجه به اینکه سفرها همچنان با محدودیت‌هایی مواجهند، استراتژی‌های مختلف به کسب‌وکارهای مسافرتی کمک می‌کنند تا بتوانند با مشتریان مرتبط بمانند. برخی از هتل‌ها، از ظرفیت خالی و مازاد عرضه استفاده می‌کنند و اتاق‌های هتل را برای دورکاری ارایه می‌کنند. این کار به مشتریان امکان می‌دهد تا زمانی که ارایه‌های بسیار مهم دارند از حواس‌پرتی‌های خانه دور شوند و بتوانند تمرکز کنند یا به آنها پیشنهاد عضویت در سالن بدنسازی یا استخر هتل را می‌دهند.
پیشنهاد می‌شود با شرکای تجاری یک اکوسیستم ایجاد کنید و خدمات خود را با شرکا یکپارچه کنید. مثلا خدمات خشکشویی برای تحویل با شرکتی مانند اوبر مرتبط شود.

نظرسنجی اکسنچر (می 2020) در مورد برنامه‌های وفاداری صنعت مهمان‌نوازی نشان داد که 86% از اعضای برنامه‌های وفاداری هتل‌ها مایلند در یک برنامه وفاداری عضو شوند اگر مزایا و خدمات مختلف دریافت کنند. درصورتی که دسترسی به تجارب منحصر بفرد داشته و خدماتی متمایز از سایرین دریافت کنند یا به پیشنهادات انحصاری شرکای اکوسیستم دسترسی پیدا کنند. باز هم، خدمات مرتبط و راحتی بسیار مهم هستند.

 

آینده وفاداری

یک مثال از یک تجربه واقعی :
همکاری اکسنچر با یک شرکت در زمینه وفاداری در سفر نتایج زیر را رقم زد. در این همکاری به دو مفهوم بیش از همه توجه شد. محصولات تجربه محور و تعریف بخش‌های کمتر توجه شده مشتریان آینده. آینده وفاداری در سفر در گرو ترکیب دانش صنعت گردشگری با تجارب صنایع مشابه است. صنعت گردشگری برای رشد سریع‌تر باید از تجاربی که صنایع مشابه برای مشتریان ایجاد کرده‌اند، استفاده کند.

علاوه بر برند و شهرت شرکت، عملکرد کسب و کار در مورد مسایل محیط زیستی نیز برای گردشگران مهم خواهد بود. گردشگران به سمت برندهایی حرکت می‌کنند که محیط زیست را جدی می‌گیرند و از برندهایی که در این مورد کوتاهی می‌کنند به مرور زمان دور خواهند شد. بیماری کووید، بازار سفر را به طرز چشمگیری تغییر داده است. حتی با بازگشت سفرها، برخی که از تغییراتی که رخ داده است (مانند انتظارات مشتریان) ادامه می‌یابد. شرکت‌های مسافرتی که در این دنیای جدید پیشرفت می‌کنند آنهایی هستند که شجاعت این را دارند که از نزدیک به روح تجربه مشتری نگاه کنند و آن را برای برآورده کردن این خواسته‌های جدید دوباره تصویر کنند.

تخلیص از: اکسنچر (اکتبر 2021)
برگردان: مهسا سلطانی مقدم

By |۱۴۰۰/۱۲/۴ ،۲۰:۳۳:۱۶ +۰۰:۰۰۱ دی ۱۴۰۰|Categories: وبلاگ|Tags: |بدون دیدگاه

چرا باید شاخص تلاش مشتری را جدی بگیریم؟

تصور کنید مشتری درخواست خود را در وبسایت شما ثبت کرده است و کالا را برای او ارسال کرده‌اید. اگر محصول را اشتباه فرستاده باشید و یا محصول معیوب باشد مشتری چند بار لازم است با شما ارتباط بگیرد و با چه تعداد افرادی مساله‌اش را مطرح کند تا در نهایت کالا را برگشت دهد و بتواند وجه‌اش را دریافت کند و یا محصول جایگزین برای او بفرستید؟ برای حل مساله‌ای که شما باید از رخ دادن آن پیشگیری می‌کردید او چقدر لازم است تلاش کند؟

(بیشتر…)

By |۱۴۰۰/۴/۸ ،۱۵:۴۰:۴۱ +۰۰:۰۰۱۳ خرداد ۱۴۰۰|Categories: وبلاگ|Tags: , |۲ Comments

عنوان

Go to Top