فروش

صفحه اصلی/برچسب:فروش

زیرکی بفروش و حیرانی بخر (قسمت دوم)

بررسی فروشندگان موفق ایرانی نشان می‌دهد که اگر برخی از کسب و کارهای خاص را کنار بگذاریم، در اکثر مشاغل، موضوع فروش چندان ارتباطی به ظاهر افراد فروشنده پیدا نمی‌کند. گویی جمع‌گرایان همان‌طور که عادت به شنیدن واژه‌ها و تحلیل دقیق آن ندارند، از پوشش و ظاهر افراد نیز هیچ‌گونه برداشت قطعی نمی‌کنند. به بیانی دیگر در جلسات مذاکرات فروش، تیپ ظاهری افراد چندان تعیین کننده نمی‌باشد و اغلب، شواهد و قرائن، فرد را به تصمیم‌سازی می‌رساند که چهره‌های ساده شاید در بسیاری از کسب و کارها، موفق‌تر از زیرکان می‌فروشند.

(بیشتر…)

اجازه بدهید ببینم چه کاری می‌توانم انجام بدهم!

یکی از بدترین عباراتی که می‌توان به مشتری گفت، این است که “ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم”. عبارات “این روشِ کار ما است” و یا “ما نمی‌توانیم”، مانند بستن در به روی درخواست مشتری است. ما از این نوع عبارات، زیاد شنیده‌ایم ولی به جای این جملات، می‌توانیم راه حل‌های منطقی و بهتری را جایگزین کنیم.

مشتریان مشتاق شنیدن کارهایی هستند که شما می‌توانید انجام دهید، نه کارهایی که توانایی انجام آن‌ها را ندارید. راه حل این است که عبارت “ما نمی‌توانیم” را از صحبت‌ها و دایره‌ لغات خود، حذف کنید و به جای آن، پیشنهاداتی به مشتری ارائه بدهید. این موضوع را با دو مثال توضیح می‌دهیم.

(بیشتر…)

تماس سرد (اولین تماس یا Cold Calling) – قسمت اول

تماس سرد یکی از کلمات رایج در سیستم بازاریابی و فروش سنتی است ولی فقط به همین حوزه محدود نمی‌شود. اساسا هر نوع برخورد یا تماسی که برای بار اول، با کسانی برقرار می‌شود که هیچ پیش‌زمینه آشنایی بین‌مان وجود ندارد، “تماس سرد” نامیده می‌شود.

تماس‌های سرد یکی از روش‌های برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه است، از این رو معمولا مورد توجه قرار می‌گیرد. باید بدانیم حتی حرفه‌ای‌ترین فروشندگان نیز در 90 درصد مواقع نمی‌توانند طی یک تماس سرد چیزی بفروشند، اما این به معنای عدم موفقیت آنها در اولین تماس نیست.

(بیشتر…)

20 نکته برای خدمت‌ دهی به مشتریان در خرده‌ فروشی‌ها

 

  1. حتما هنگام صحبت با مشتریان حضوری و یا حتی تلفنی، لبخند به لب داشته باشید. بله، آن‌ها می‌توانند لبخند شما را از پشت تلفن هم حس کنند.

 

  1. هنگام خدمت‌ دهی به مشتریان، برای خطاب آن‌ها از کلمات مناسب استفاده کنید. هرگز از کلماتی نظیر “رفیق” و “داداش” در هنگام صحبت با افراد مسن و یا از کلمه “حاج خانم” در صحبت با خانم‌ها استفاده نکنید. این کلمات را بگذارید برای مشتریان قدیمی که مطمئن هستد از این کلمات ناراحت نخواهند شد.

 

  1. برای کمک به مشتریان مشتاق باشید و از آن‌ها بخواهید شما راهنمایی کنند تا با کمک هم مناسب‌ترین کالا را برای خرید انتخاب کنند.

(بیشتر…)

هدایای تبلیغاتی متفاوت برای مشتریان (قسمت اول)

به اوایل زمستان که نزدیک می‌شویم، شرکت‌ها کم کم به فکر سفارش‌دهی هدایای تبلیغاتی آخر سال می‌‌افتند. اولین گزینه  هم، ایده تکراری “سر رسید” است! سر رسیدهایی که معمولا به فرزندان خردسال خانواده‌ها می‌رسند تا به جای خط‌خطی کردن دفتر خواهر و برادر بزرگترشان، از آن‌ها استفاده کنند!

در انتخاب هدایای تبلیغاتی باید سه ویژگی مهم را مد نظر قرار داد. اول این که مصرفی نباشند و هدیه گیرنده بتواند برای مدتی نسبتا طولانی از آن‌ها استفاده کند. دوم این که متفاوت باشند تا همین تمایز باعث شود که در خاطر بمانند. سوم این که برای مشتریان مختلف باید هدایای متفاوت در نظر گرفت.

(بیشتر…)

بدترین سوال فروشنده در جلسه با مشتری!

اگر از من سوال کنید بدترین جمله‌ای که ممکن است یک فروشنده در جلسه‌‌ای که از قبل با مشتری تنظیم کرده بپرسد، چه جمله‌ای‌ است، می‌گویم این که بپرسد: «شما در چه زمینه‌ای فعالیت می‌کنید؟»

قدیم‌ترها به فروشندگان توصیه می‌کردند قبل از جلسه با مشتریان، سری به کتاب‌خانه‌های محلی بزنند یا مجلات را بررسی کنند تا بتوانند اطلاعات مناسبی در مورد آن‌ شرکت‌ها و زمینه‌ فعالیت‌شان به دست بیاورند. این روزها تقریبا تمام شرکت‌ها وب‌سایت دارند، حتی کسب و کارهای شخصی هم در دایرکتوری‌هایی نظیر ایستگاه، نیاز روز یا پارس‌سنتر آگهی درج کرده‌اند و با گوگل کردن هر فرد یا شرکت، به راحتی می‌توانید به اطلاعات آن‌ها دست پیدا کنید.

(بیشتر…)

بازاریابی و فروش (قسمت چهارم و آخر)

در قسمت قبل گفتیم که موفقیت در کسب و کارهای B2B که مخاطبان‌ آن‌ها شرکت‌ها هستند، در گرو برقراری رابطه تک به تک با مشتریان است. مشتری باید احساس کند در اولویت اول شرکت‌ شماست و تمامی تلاش‌تان را برای برآورده کردن انتظاراتش به کار گرفته‌اید. صمیمیت، صداقت، اعتماد و اعتبار سازمان شما باعث می‌شود که مشتری به برندتان وفادار شود.

ولی مدل بازاریابی و فروش در کسب و کارهای B2C کاملا با B2B متفاوت است. این دسته شرکت‌ها، کالا یا خدمتی عمومی به بازار ارائه می‌کنند و مصرف‌کنندگان نهایی محصولات خود را نمی‌شناسد. یک تولید مواد غذایی هیچ وقت نمی‌تواند با تمامی مشتریان محصولاتش، رابطه‌ای تک به تک برقرار نماید. در این سازمان‌ها معمولا واحد بازاریابی به موضوعاتی همچون برندینگ، ساخت تیزرهای تلویزیونی و تبلیغات محیطی می‌پردازند و واحد فروش معمولا بر روی فروش مویرگی و فروش عمده به سازمان‌ها تمرکز دارد، در نتیجه، این دو واحد تقریبا کار مشترک زیادی با همدیگر ندارند.

(بیشتر…)

بازاریابی و فروش (قسمت دوم)

در اکثر شرکت‌هایی که واحدهای بازاریابی و فروش مستقل دارند، کشمکش بی‌پایانی بین این دو واحد مشاهده می‌شود. علت اصلی این اتفاق، شفاف نبودن تقسیم وظایفی است که به طور مشترک بر عهده آن‌ها است. بازاریابی به دنبال دستیابی به دو هدف عمده است: شناخت سازمان از مشتریان و نیازهایی که دارند و همچنین شناخت مشتریان از سازمان و محصولات و خدماتی که ارائه می‌کند. (بیشتر…)

بازاریابی و فروش (قسمت اول)

کلمه “بازاریاب” در زبان فارسی برای ترجمه دو عبارت Visitor و Marketer استفاده می‌شود که این دو مفهوم کاملا با هم متفاوت هستند. ویزیتوری یکی از شاخه‌های فروش است که در آن، ویزیتور به منظور جلب سفارش، محصولی را به افراد یا سازمان‌ها معرفی می‌کند، اما بازاریابی یا Marketing، حیطه‌ای بسیار وسیع‌تر دارد. بعضی‌ها بازاریابی را با فروش اشتباه می‌گیرند و عده‌ای هم معتقدند که بازاریابی بخشی از فروش است. تعاریف متعددی از بازاریابی ارائه شده که تعریف زیر از بهترین تعاریف این علم نسبتا جدید است:

«بازاریابی شامل درک خواسته‌های مشتریان و تطابق محصولات شرکت با نیازهای آن‌ها است که این فرآیند، به سودآوری شرکت منجر می‌شود. بازاریابی موفق، کمک می‌کند که محصول مناسب در زمان مناسب، در مکان مناسب و با قیمت مناسب در اختیار مشتریان قرار بگیرد و اطمینان می‌دهد که مشتریان از وجود محصول، مطلع هستند، از این رو موجب سفارش‌های آتی می‌شود».

(بیشتر…)

نزدیک‌ بینی بازاریابی (قسمت دوم)

رکود بازار در بخشی از شرکت‌های تولیدی به دلیلی نزدیک‌ بینی بازاریابی است. معمولا مجموعه‌های فنی مهندسی، فعالیت خود را از “تحقیق و توسعه” آغاز می‌کنند. به این صورت که ایده‌ی تولید یک محصول را به اجرا می‌گذارند و فرآیندهای تحقیق و توسعه را از طراحی مفهومی تا تولید انبوه، مرحله به مرحله، پیش می‌برند. این کار در بیشتر اوقات با خوش‌بینی اولیه بنیان‌گذاران نسبت به کشش تقاضای بازار آغاز می‌گردد و هنگامی که محصول نهایی آماده ارائه به بازار می‌شود، تازه مدیران به این فکر می‌افتند  که چطور می‌توانیم محصول را بفروشیم.

(بیشتر…)

By |۱۳۹۷/۴/۲۷ ،۱۲:۱۵:۴۳ +۰۰:۰۰۱۷ آبان ۱۳۹۴|Categories: وبلاگ|Tags: , , , |بدون دیدگاه

عنوان

Go to Top